بررسی پرش آغازین مد چهارگاه در پنج قطعه(1)

چهارگاه نام یکی از دستگاه‌های موسیقی ایران است. “دستگاه عبارت است از یک سیکل یا چرخه‌ چند مدی، مجموعه‌ای متشکل از ملودی مدل‌هایی که بر اساس زیر بنایی مدال در یک طرح سیکلیک یا چرخه‌ای سازماندهی شده‌اند”. (اسعدی،    ۱۳۸۲ ،۴۶).

دستگاه چهارگاه نیز به عنوان یکی از دستگاه‌های موسیقی ایران، مجموعه‌ای از مدهای متفاوت است که تحت قوانین خاص موسیقی دستگاهی می‌توانند با هم ترکیب شده و موسیقی دستگاهی را بسازند. همچنین مدی داریم به نام مد چهارگاه.

اما “مد = اشل صوتی+فونکسیون درجات یا نقش نغمات (+ ملودی مدل‌ها یا فرمول‌های ملودیک خاص). در توضیح مفهوم فوق باید اضافه کرد که همواره مد دربردارنده اشل صوتی است همچنین در این مفهوم نقش نغمات نیز مؤلفه‌ای تعیین کننده محسوب می‌شود. و در بسیاری موارد ملودی مدلها یا انگاره‌ها یا فرمول‌های ملودیک نیز در تعیین هویت مدال نقشی تعیین کننده دارند.” (همان،۴۷)

یکی از این مدها و البته شاخص‌ترین و مهم‌ترین مد در دستگاه چهارگاه ، مد درآمد چهارگاه یا همان مد چهارگاه است. درآمد به عنوان اساس چهارگاه شناخته می‌شود و روی تونیک متمرکز است. در موسیقی مناطق ایران نیز این مد جایگاه دارد اما قطعات بسیار محدودی در مد چهارگاه نواخته و ساخته شده‌اند.

محققان در موسیقی ایران معتقدند که این دو گونه موسیقی دستگاهی و موسیقی مناطق ایران می‌توانند با هم در ارتباط باشند. اینکه این موسیقی‌ها (مناطق و دستگاهی) از دیدگاه موزیکولوژی، چگونه با هم ارتباط دارند و چه چیزی شاهد بر این ارتباط است، چیزی است که گوشه‌ای کوچک از آن در بررسی چند اجرا در مد چهارگاه، مورد تحقیق قرار می‌گیرد.

در این مقاله سعی نگارنده بر آن است تا با مقایسه چند قطعه از موسیقی ایران (موسیقی نواحی و موسیقی دستگاهی) که در مد چهارگاه اجرا شده است، با تمرکز بر روی یک پرش که نقش مهمی در تثبیت و القاء مد چهارگاه دارد، تفاوت‌ها، شباهت‌ها و تحولات در قسمت آغازین مد چهارگاه را در این آثار بررسی کند.

محسن حجاریان مدهای مختلف مرتبط را اینگونه تقسیم بندی می‌کند:

۱- مدهایی با عوامل مشترک ژنتیکی

۲- مدهایی با عوامل مشترک ارگانیکی (اندامواری).

حجاریان عوامل مشترک ژنتیکی در مدها را اینگونه ذکر می کند:

۱- حدوداً انتظام تُن‌های آن دو ساختار اجرایی (مد) به  یکدیگر نزدیک باشد.

۲- سلسله مراتب تُن‌های آنان تا اندازه‌ای به یکدیگر نزدیک باشد.

۳- کم و بیش سیر ملودیکی مشترک داشته باشند.

۴- ویژگی‌های کلی آنان با یکدیگر قرابت‌هایی داشته باشند .

همچنین مدها با روابط اندامواری را همانند مدهایی می‌داند که در داخل یک دستگاه اجرا می‌شوند و هر کدام مستقل‌اند و در عین حال، انداموار در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند (۱۳۸۷ ،۴۳۰)

علت انتخاب این قطعات و بررسی آنها در یک مجموعه را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد:

- قطعات انتخاب شده دارای روابط ژنتیکی بسیار نزدیکی در ساختارهای اجرایی خویشند.

- مقایسه و بررسی روابط بین دو شاخه اصلی موسیقی ایران یعنی موسیقی دستگاهی و موسیقی مناطق صورت گیرد.

- تغییرات عینی صورت گرفته از موسیقی مناطق تا موسیقی دستگاهی در یک عنصر کوچک (پرش آغازین مد چهارگاه) بررسی  شود.

- توالی نسبی اجرای قطعات موسیقی دستگاهی از لحاظ زمانی (نوازندگان این قطعات سه نسل متوالی هستند) و امکان مقایسه آنها با قطعات موسیقی مناطق که البته زمان ساخت و روایت آنها مشخص نیست .

توصیف و تحلیل

پیش از شروع می‌بایست به نحوه نت نگاری در این مقاله اشاره کنم. فواصل موجود در نمونه موسیقی های آورده شده به دلیل آنکه هر کدام از ناحیه‌ای خاص و از نوازنده‌ای خاص ذکر شده، متفاوت هستند اما اندازه این فواصل به گونه‌ای است که می‌توان همه آنها را در دسته‌بندی فواصل چهارگاه جای داد.

در نت نگاری‌ها صرفا به نگارش اسکلتی از موسیقی بسنده شده است و از آوردن نتهای زینت پرهیز شده است.

نمونه صوتی هر قطعه در اینجا موجود است ولی آنچه نت‌نگاری  شده است تنها بخش کوچکی از قطعه است و شواهد لازم برای کار را دارا است.